عاشقی هم کاری است

وقتی شروع می شود ،روشن می شوی ،مانند شمع، شاید هم مانند عود ،آری عود بهتر است. نباید شعله داشته باشی فقط باید روشن باشی ، باید آرام و بی صدا بسوزی و همه جا را معطر کنی .بهتر بگویم باید باشی و نباشی. مشام را بنوازی و گلو را نیازاری . آنچه گفتم کار عاشق های کار بلد است . عاشقی هم کاری است . تجربه می خواهد. بهتر بگویم مهمترین کار دنیاست شاید هم هدف دنیاست . خلاصه چیز دم دستی نیست . هزار بالا و پایین دارد . تازه وارد ها وقتی کامشان به اولین حبه قند عشق شیرین می شود هول می شوند. عشق و معشوق را شعله ور می خواهند . غافل از اینکه کار عشق سوختن و ساختن عاشق است. ولی عاشق ناشی خود را جزغاله می کند و بازی را می بازد . به یک باره همه چیز از دستش می رود . و مهم ترینش حس عاشقانه است که ناگهان خاموش می شود . این است که گاهی فرشته می رود و دیو برون می آید .

Be First to Comment

دیدگاهتان را بنویسید